یادتونه گفتم میخوام ریسک کنم؟!
بی خیال شدم بخاطر احترام ب مسولِ مخالفِ مربوطه
میتونسم با پارتی تپل درستش کنم اما نخواستم
خودم نخواستم
و نمیدونم تا چ حد درست یا غلط بود اما حس الانم بی خیالیه و فارغ بودنه
این ترمم ترم راحتی نیست واقعنی نیاز به تلاش و تلاش دارد
و باید شروع کنم.
.
من حقیقت فارغ از دین و چیزای دیگ ک بولد کردن واسمون ؛خوشم نمیومد از فلان پسرک!
دوری میکردم ازش و تو جلسه وقتی میدیدم دخترا رو همون اول به اسم کوچیک صدا میزنه و کنارشون میشینه با خودم عهد کردم اگ حتی ی بار اسم کوچیک من با پیشوند یا پسوند بیاد ورد زبونش دیگ نرم جلسات:/
و این اتفاق هیچ وقت نیفتاد و الان؟ امروز؟ فهمیدم ی آدم پست و پر ادعاس!
وبدش نمیاد تجربه ی زیاد با دختر ها رو
و این تنها دلیلش روی زیادی ک میبینم دخترا میدن بهش
تعریف های زیاد الکی از کاراش و اینا.
حالا خوبیش اینه امسال از جلسه میره و به قولی جوون بابا:دی
.
روایت داریم درود بر زبانی ک غلطانه باز شود!:|
و گند زده گانیم
روایت شیرین رو با ی اشتباه محض به یکی از ترم بالایی ها گفتم و وای بر من
درباره این سایت